به نام خدای شهیدان
این روزها دومین سالگرد شهادت اسوه مقاومت و جهاد، سردار شهید عزیز و بزرگوار سلیمانی راپشت سر میگذاریم. ان شاءالله که روح بزرگش با شهدا و اولیاء الهی در جوار رحمت حق محشور باد.
آنچه به نظرم رسید از سر دغدغه و تعهد و علاقه به آن شهید عزیز مورد توجه و تذکر قرار دهم، روشهای غلوآمیز و سراسر افراط در برنامههای صداوسیما و تبلیغات گسترده در هر کوی و برزن و شهر و روستا با صرف هزینههای فراوان بود. با شناختی که ما از مشی و روش زندگی و سادگی، بی آلایشی و خاکی بودن آن شهید سراغ داریم، میتوان با قاطعیت گفت این اقدامات با این هزینهها و بزرگداشتهای پرخرج، آن هم در شرایط خاص امروز مردم و کشور مغایر با اندیشه، منش و روش آن عزیز افتخارآفرین بوده است.
بدیهی است طرح این مطلب نقدگونه به هیچ وجه به معنای کم توجهی به مقام شامخ آن شهید و نقش بیبدیل او در دوران دفاع مقدس و پس از آن، به ویژه در مبارزه با تروریسم و مقابله اثربخش با تجاوزات ددمنشانه داعشیان و ایجاد و بسط امنیت در منطقه ندارد که همه این جانفشانیها و مجاهدتها در جای خود شایسته تقدیر و سپاسگزاری است و البته او معاملهای با خدای خویش انجام داده و با لطف الهی مصداق «عند ربهم یرزقون» است؛ اما این موارد لازم به یادآوری است:
1. از مولا علی علیهالسلام نقل است که دو گروه در حق من ظلم کردند گروه اول کسانی که حقم را نشناختند و گروه دوم آنان که در باره من مسیر غلو و افراط را پیمودند؛ آیا این مطلب امروز با این همه برنامه که از دو سال قبل تا کنون در مناسبتهای مختلف برای حاج قاسم طراحی و تولید و پخش شد، نوعی اغراق و افراط نبود؟ آیا نمیشد به جای این صدها برنامه، چند برنامه باکیفیت و پرمحتوا و آگاهیبخش تولید و انتشار یابد؟
2. در آموزههای دینی سفارش شده است که در همه امور اعتدال را رعایت کنیم. اعتدال یعنی در هر کاری به جا و متناسب عمل کنیم و از افراط و تفریط بپرهیزیم. در انفاق و خرج کردن مال در راه خدا هم بخل نکوهیده است، هم انفاق بی حد و مرز و اسرافگونه با ریخت و پاشهای غیراصولی و غیرضروری. در دعا و ذکر و عبادت خدا نیز توصیه شده حد اعتدال و نشاط و اشتیاق رعایت شود، اما متاسفانه شیوههای تبلیغی و فرهنگی و مذهبی ما به طور معمول در این گونه برنامهها، به طور خاص توسط نهادهای تبلیغی و فرهنگی به ویژه صداوسیما جنبه کمی و غالبا کم محتوا به خود میگیرند و وای به وقتی که کار به چشم و همچشمی و رقابتهای سازمانی و نهادی و محلی و بدتر از آن، خودنمایی و ریا و تظاهر کشیده شود! هر کس سعی میکند بنر بزرگتری بزند و داربستهای بزرگتری برای تصاویر و بیلبوردهای سازمان خود در چهار راهها و خیابانها و میادین نصب کند. غالباً هم بودجه اینها یا از شهرداریها و نهادهای عمومی و دولتی است یا غیرمستقیم از بودجه و اعتبارات بیتالمال استفاده میشود و بعد از چند روز همه خراب میشوند و باید جمع کرد. صداوسیما هم در هر شبکه، یک برنامه تکراری یا از نظر پیام و محتوا ضعیف را دهها بار با هزینههای بالا پخش میکند و فکر نمیکنند این روشها نه تنها اثربخشی مثبت و جذابیت ندارد، بلکه به دلیل بارها تکرار کسلکننده و حتی دارای اثر معکوس میشود.
خوشمزهترین غذا یا شیرینی نیز زیادش ضرر دارد، عبادتهای زیاد و تکراری هم خستگیآور است و حاصلش تأثیر روحی منفی میشود؛ به همین دلیل توصیه به اعتدال و سرحال بودن و نشاط در عبادت شده، اما تبلیغات صداوسیما بسیاری از مواقع، بهویژه در پرداختن به این شهید عزیز متاسفانه این چنین بود. خوب بود مدیران صداوسیما نقد تند و صریح امام(ره) به ریاست وقت این سازمان برای نمایش تصاویر و اخبار متعدد از خودشان را مورد توجه قرار میدادند.
.3 مسئله دیگری که در نقد این گونه بزرگداشتها قابل ذکر است، این که ما در تاریخ ایران، اسلام، انقلاب و دوران دفاع مقدس بزرگان زیاد دیگری نیز داریم که حاج قاسم هم به بزرگی، اخلاص و عظمت آنان اذعان داشت؛ همچون شهیدان چمران، بهشتی، رجایی، همت، خرازی، باقری، باکری، کاظمی، صیاد شیرازی و دهها شهید بزرگوار دیگر. آیا برای مردم و جوانان این سوال پیش نمیآید که چرا به بعضی از این عزیزان به اندازه یک درصد آنچه شهید عزیز حاج قاسم مورد توجه قرار گرفت، پرداخته نمیشود؟ مگر آنان در زمان خود خدمات بزرگ و ارزندهای نداشتند؟ مگر شهید بزرگوار مطهری ایدئولوگ انقلاب اسلامی نبود؟ مگر شهید بهشتی از جمله بنیانگذاران و معماران نظام نبود؟ مگر شهید عزیز صیاد پابهپای فرماندهان سپاه در همه صحنههای جنگ بی آلایش و با تواضع حضور نداشت و مگر ...
حال بگذریم از کم لطفیها و بی مهریهایی که در حق بزرگان دیگر چون مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی که همین روزها سالگرد آن عزیز نیز هست، روا داشته شده است؛ عزیزی که شهید حاج قاسم در زمان حیاتش به او ارادت خاص داشت. آیا اگر از منظر عدل و انصاف بنگریم، آقای هاشمی نقش بیبدیل در عرصههای گوناگون چون پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی و همراهی مستمر با راه امام، فرماندهی جنگ و وقایع پس از شهدای 72 تن و مسائل سیاسی کشور بعد از رحلت امام در حمایت از مقام رهبری نداشت و مگر تلاش بی وقفه برای توسعه و سازندگی در دوران ریاست جمهوری هشت ساله خود نداشت؟ چرا این همه حق ناسپاسی و این همه افراط و تفریط؟ چرا در یادبود هاشمی چند ساعت هم صدا و سیما برنامه ندارد و اگر هم بگذارد، همراه با تحریف و انتقاد؟ و برای حاج قاسم چندهزار ساعت برنامه؟ مردم درباره دلیل این تفاوتها توجیه نیستند و این پرسشها را در گوشه و کنار و گفتگو در جمعهای خود بسیار مطرح میکنند.
در پایان با توجه به افت سرمایه اجتماعی درکشور و پایین آمدن اعتماد عمومی، تحلیل و برداشت بسیاری از مردم این است که هدف از افراط در بزرگداشت مقام شامخ شخصیت برجسته و انقلابی شهید حاج قاسم، بهرهبرداری سیاسی در جهت توجیه بسیاری از کاستیها و ناتوانیها در اداره امور کشور به ویژه در حوزه اقتصادی و تامین معیشت جامعه و افزایش فقر و ناداری و رشد تورم و بیکاری و گسترش سوءاستفاده و فساد و تبعیض و توجیه بسیاری از عوارض سوء ناشی از تحریمهای ظالمانه و نابخردانه است.
جالب این که حتی در معرفی شخصیت این شهید هم به بخشی از دیدگاهها و نظرات او که مورد پسند نیست، پرداخته نمیشود و متاسفانه این یعنی استفاده ابزاری از مقام شامخ شهید!
انتظار میرود که بزرگان و سیاستگذاران بفهمند و توجه کنند که مردم نیز خوب میفهمند و مسائل را از هم تفکیک میکنند.
با آرزوی علوّ درجات برای شهید بزرگوار حاج قاسم
سید حمید کلانتری